من معتقدم سادهزیستی به عنوان یک سبک زندگی برای همه آدمها ساخته نشده. یک چیز سلیقهایه. برای بعضیها جواب میدهد و برای بعضیها نه. مثل یک شال خیلی قشنگ روی سر اون خانم که اگر من سرم کنم باید کفاره بدم. برای همین مهمه که ببینیم این سبک سبک ما هست یا نه، و بعد شروع کنیم. مشکل به نظر من اینه که برای خیلی از ماها اصلا این سبک تعریف نشده، این شالی که بهمون خیلی میاد رو ندیدیم، و همهاش از همون شالهای کفارهای سرمون میکنیم که زیباییمون رو نشون نمیده.
مثلا خود من. من در استفاده کلا ساده هستم. یعنی تمام عمرم هی ناراحت شدم. رفتم خریددرمانی، تلنبار کردم یک گوشه. تا دور بعد که دوباره حمله خریددرمانی بیاد. چند روز پیش رفته بودم ساعتفروشی و جواهر فروشی باتری ساعتم رو عوض کنم. توی لندن ما معمولا ساعت تعمیرکنیهای محلی طلا فروش هم هستند و برعکس.
داشتم گوشوارهها رو وقتی منتظر بودم نگاه میکردم و کیف میکردم. یکی دوتاشون خیلی چشمگیر بود. به خودم میگفتم اگه این رو داشته باشم چه خوب میشه. که یکهو یک لامپ بالای سرم روشن شد و تصویر جعبهای که گوشوارههام توشه اومد جلوی چشمم. بعد یک ندای آسمانی گفت خوب تو همونهایی که داری رو مگه چقدر میپوشی بنده من؟!بعد من یاد اون روزهایی افتادم که هر از گاهی پیش میاد و من توش تصمیم کبری میگیرم که از امروز متحول میشم و همهاش لباس های متنوع میپوشم و همه چیز رو با همه چیز ست میکنم (از کفش و کیف تا لباس و دستبند و ساعت و….هار هار هار!) و برای اینکه این اتفاق بیفته میرم چند تا چیز تازه هم میخرم که ستهام کامل بشه. فکر میکنید فرداش چی میشه؟ مثل همیشه با شلوار و کاپشن سیاه بدون هیچگونه تزیینات مبرم بیرون! خوب آیا جای آن نیست که من دست بردارم و بفهمم بعد از نزدیک به سه دهه زندگی من آدم هر روز هفته یک ست رنگی جدید! بپوش نیستم. و بعد کمدم رو خالی کنم و چند دست چیزی که می پوشم رو نگاه دارم و به جای اون همه لباس و لوازم جانبی که در رویاهام قراره بپوشم، توی عالم واقعی با سبک خودم شیک و تمیز باشم؟
منتظر پستهای بعد باشید که درباره اون آدم رویایی قراره افشاگری کنم!
دوستتون دارم، خوش بگذره، به امیددیدار
وقت داشتی به من سربزن
سلام عزیزم. مرسی که اومدی سعی میکنم بیام. موافقم ولی دقیقا به همین دلیل باید بریم سراغ سادهزیستی! من کم آدمی ندیدم که همین چشم و هم چشمیها سلامت روح و روان و شادی رو ازشون گرفته 🙂
در ضمن لینک شدید

خوش اومدی به اینجا عزیزم. آره به نظر من سلیقه است. البته فکر میکنم دونستن در موردش به همه کمک میکنه. ممکنه یکی برای لباس اینطور نباشه ولی توی آشپزخونه از سادگی بیشتر خوشش بیاد! لطف کردی برای لینک :*
بايدسراغ زينت الاتم هم برم
ممنون
میگم که از خودمونی 😉
این توصیفی که از خودتون کردید عین منه
بعضی وقتا می گم نکنه شخصیتم دوقطبی، یه دوره حمله خرید، یه دوره تمایل به ساده زیستی
:)) کاربرجان گشتی یه جا که از دست من در رفته رو پیدا کردی ها…عزیزم فقط توی پست آخر نظر بذار که همه ببینند.
اون حملههای خرید کار شیطونه گولشو نخور!
آخییییییییی یادش بخیر….. من به گمانم از بهمن ماه با شما همراه شدم. خوندن این پست چه حس خوبی داشت. خوب اون موقع تا این اندازه توی مینیمالیست فرو نرفته بودم همش دارم فکر میکنم حس اون زمان با الان چقدرفرق کرده…. این مطالب درونم ته نشین شده. خدا رو شکر از این آشنایی خووووب که زندگانی ما را متحول نمود
متشکرم عزیزم. حس منم دقیقا همینه که: آخییییییییی یادش بخیر
عجیب برای من اینه که تا همین دیروز که بلاگفا مثلا خراب بود همه چیز سرجاش بود و وبلاگ باز میشد و پستها بودند. نمیدونم این چه درست شدنی بود که همه رو پروند. البته خودم دارم. کم کم پنج شنبهها میگذارمشون!
حالا که به وبلاگ دسترسی نیست و مثل اینکه کلش پاک شده حتما بازم از این پستای یادش بخیر بزارین.
حتما عزیزم، به امید خدا.