بله! کوسن. البته کوسن دکوری منظورمه نه کوسنی که واقعا استفاده بشه. میدونم خانوادههایی که بچه ندارند کمتر متوجه عمق فاجعه میشن، اما بچهدارها احتمال زیاد با من همدرد هستند. خود من اوایل ازدواجم کلی کوسن در رنگها و شکلهای مختلف روی مبلها چیده بودم و از بودنشون خیلی لذت میبردم. ولی در نهایت واقعیت اینه که موقع نشستن باید جابجاشون میکردیم و فقط در لحظه ورود به هال، قبل از اینکه کسی به مبلها نزدیک بشه میشد ازشون لذت برد.
بعد از اضافه شدن عضو جدید خانوادهها هم که عملا جای کوسنها روی زمین و زیر میز و روی کابینت و هرجایی بود به غیر از مبلها!
البته هنوز توی هال ما دو تا کوسن هست که واقعا میگذاریم زیر سرمون و ازشون استفاده می کنیم. ولی بیشتر از اون واقعا فقط چیزی بود برای تمیز نگه داشتن و مرتب کردن، بدون اینکه ارزشی به زندگی ما اضافه کنه.
شما توی گوشه و کنار خونه چند تا کوسن دارید؟ازشون استفاده میکنید، یا مثل این تصویر همه شون موقع جمع شدن توی هال، تبعید میشن به یک گوشه؟
دوستتون دارم، خوش بگذره، به امید دیدار
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.
ما دو تا کوسن تازه توی حراج خریدیم. قبلا فقط یه دونه خیلی کوچولو داشتیم که مامانم درست کرده و با پارچه های ریز ریزی که تو خونه داشته توشو پر کرده. ؛) من تازه چند وقته با شما آشنا شدم. ممنون از مطالب خوندنی و مفیدتون. بعد از خوندن نوشته هات فهمیدم توی یه زمینه هایی خیلی مینیمال بودم بدون این که با مفهوم مینیمالیزم به عنوان یه سبک زندگی آشنا یی داشته باشم. ولی همیشه شعارم “مختصر و مفید ” بوده الانم که دیگه می دونم اسمش مینیمالیزمه. 🙂
خیلی خوشحالم که یک مینیمالیست جدید هم به جمعمون اضافه شده 🙂 منتظر خوندن تجربههات هستم.
راستی یادم رفت بگم ما هم ایران زندگی نمی کنیم. قبلا تو ایران هم وسیله هامون واقعا مختصر و مفید بود. از وقتی اومدیم این جا مختصر تر هم شده. خونه ای که توش زندگی می کنیم مبله اجاره کردیم و جز لباس و یه مقدار خیلی خیلی کم وسیله چیزی نداریم ( چند تا بشقاب و لیوان و قاشق چنگال قابلمه و ملحفه و حوله و چهارتا بالش و پتو. وسایل خیلی ضروری مثل گاز و یخچالو خود خونه داره که همه هم نو بوده) خیلی احساس سبکباری می کنم و خیلی راحتم. خیلی معذبم توی خونه هایی که بیشتر شبیه انباری یا سمساری هستن. نفسم تنگ می شه. شوهرمم همین طوره. تنها وسیله ی تزیینی مون این جا فقط چهار تا شمعه. 🙂
خوب پس تجربههای مشترکی داریم. آره خیلی سبکبار بودن اینجا راحتتره به خاطر مبله بودن خونهها.
خیلی از نوشته هات لذت می برم و خیلی ها شون حرف دل منم هستن.
به صفحه ی اینستاگرامتم سر می زنم، اما اینستا ندارم و فقط می تونم بخونم شون. خوشحالم که با شما و این سبک آشنا شدم. 🙂 امیدوارم بتونم دخترک رو هم با این مفهوم آشنا کنم فعلا خیلی کوچیکه.
ممنونم عزیزم 🙂 خیلی خوبه برای بچهها که از اول با این دیدگاه بزرگ بشن!
ما الان کوسن نداریم ولی قبل از این که داشتیم واقعا بی استفاده و فقط مایه دردسر بود
آره ما هم از اونها زیاد داشتیم!
سلام
از این پستتون خیلی خوشم اومد و یک جورایی باهاش ارتباط برقرار کردم. در دوران مجردی ایده آلهایی داشتم. خب من با شرایط کاری که دارم، یک زندگی مستقل در مجردی داشتم با همکارام. هر کدوم چهار تا تکه وسیله ضروری برای زندگی جمع کردیم و یک زندگی خوب شروع کردیم. یادمه یک روز به دوستم گفتم الان برای تشکیل خانواده فقط به یک مرد نیاز داریم!!!! اما الان تو جامعه ما برای تشکیل یک زندگی با وجود داشتن دوتا دل عاشق، آیا واقعا به چیز دیگه ای نیاز نیست؟
سلام، خوش اومدید به جمع ما! چه سوال سختی :)) من فکر نمیکنم دو تا دل عاشق کافی باشه، اما به اون همه خرت و پرتی که همه منتظر جمع کردنش هستند هم فکر کنم نیازی نباشه 😉
سلام عارفه جان ممنون از پست جدید !من که کوسن هام واسه مبلهام کمه که زیاد نیست و کوسن اضافه ندارم اینهایی که هستند واسه پشت گذاشتن و اگر دراز بکشیم زیر سر گذاشتن استفاده می شن !وحالا یادم اومد 4 تا کوسن تزئینی واسه مبل استیلم دارم که اونها هم خوشبختانه استفاده می شن و خیلی جایی غیر از جای اصلیشون نمی بینمشون
سلام زهرا جان، خوب خیلی خوبه 🙂 پس کوسن زیادی ندارید.
ما اصلا کوسن نداریم.چندبار خواستم بخرم اما دیدم اگر بذاریمشون روی مبل، جا برای نشستن نمی مونه.
البته هنوز خیلی مینیمال نشدیم اما داریم پیشرفت میکنیم.
عالیه سوده جان! من هم هنوز در مسیر مینیمال شدن هستم.
واااااااای منم چهار پنج تا کوسن اضافی دارم که دائماً در حال جابجا کردنشون از این طرف خونه به اون طرفم !! و با وجود یک بچه ازشون استفاده نمیکنم!! تو فکر بودم که یه بلایی سرشون بیارم یا ببخشمشون یا تبدیلشون کنم به یک تشکی ، بالشتی!! که البته بازهم جاگیر خواهد بود!
من هم اول همه رو جمع کردم برای مدتی زیر تخت، به این فکر که بعد یه کاری باهاشون میکنم. ولی بعد از یکی دو ماه رفتند خیریه!
وقتی سه نفری شدیم کل کوسن ها رو جمع کردم.
تازگی ها ولی باز اومدن دم دست دوتا کوسن روی مبل ها که استفاده میشه و چهارتا کوسن روی تخت برای تزئین که خدا رو شکر دخترکم زیاد!به همشون نمیریزه.
ولی در کل من عاشق کوسن هستم .
من هم از دید دکوری دوستشون دارم ولی توی خیلی از خونهها معمولا اون شکلی قرار نمیگیرند.
از یک جایی لینک اینجا رو دیدم خوشحالم با جمع شما آشنا شدم
به جمع ما خوش آمدی عزیزم