پیش به سوی عید …
از همه کامنت گذاران خوبم ممنونم..لطف و همراهی شما خیلی برای من ارزش داره.
برنده عزیز هم از طریق ایمیل باخبر شدند و انشالله به زودی با هم یک گپ نیم ساعته می زنیم.
و با شروع فصل زمستون، بخواهیم و نخواهیم بوی عید میاد! می تونید برام بنویسید توی این فرصت پیش رو در مجموعه وبلاگهای من (اینجا و رنگ من) دوست دارید چی بخونید؟ خیلی چیزها توی ذهنم هست، اما می خوام اولویت رو بدم به چیزی که شما دوستان خوبم می پسندید!
دوستتون دارم، خوش بگذره، به امید دیدار
تعقیب
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.
من كه دوست دارم درباره اون صد چيزي كه از زندگي بايد حذف كرد مثل پست ساعت مچي يا صد چيزي كه بايد داشت رو بخونم
این پیشنهاد یکی دیگه از دوستان هم بود..چشم ادامه اش رو می نویسم!
خیلی دوست دارم یه برنامه ی خونه تکونی واسمون بنویسین.البته خونه تکونیی که هدف اصلیش مینیمال سازیه.
درسته توی این مدت خیلی فضاها رو با هم مینیمال کردیم ولی یک کار اساسی در ابعاد خونه تکونی بنظرم خیلی جالب و هیجان انگیز باشه.
من واسه خونه ی خودمون دارم یه برنامه هایی مینویسم و هدف بزرگم اینه که یکی از فضاهایی که بعنوان انباری داریم استفاده میکنیم رو کلا خالی کنم.دوست دارم راهنمایی شما رو هم داشته باشم.مرسی?
آره خودم هم فکر می کنم یک برنامه اساسی برای خونه تکونی لازمه! ممنونم برای پیشنهاد خوبت گیتی جان 🙂
منم راجع به اصول تميز كردن و خانه تكاني علاقمندم
يعني از كجا و چه جوري شروع كنيم تا هيچ جا رو از قلم نندازيم
چشم..حتما در موردش می نویسم عزیزم.
من که کلا از هر مطلبی که شما می نویسید لذت می برم اما کاش یک پست هم درباره اتاق کار و کتابخونه مینیمال داشتید اخه من هر کاری می کنم پس این قسمت از خونه بر نمیام، راستی پستهایی مثل صد چیز که زندگی بدون انها راحتتره هم خیلی جالب بود کاش ادامه اش رو بنویسید. مرسی. ☺?
سلام عزیزم، درکت می کنم. کار کتابخونه که خیلی سخته! اتاق کار هم یکی از مشکل ساز ترین جاهای خونه هست. چشم:*
عارفه جان يه سوْال داشتم پست هايي كه با عنوان مهمان هست موقتي اند؟ بعد از يه مدت پاكشون ميكنيد؟
سلام عزیزم، نه فقط چون نویسنده اش خودم نیستم به عنوان پست مهمان می گذارم وگرنه فرقی با بقیه نوشته ها ندارند.
خونه تکونی قدم به قدم واسه عید اولین درخواست منه و دومیش اینکه چطوری جلوی خودمونو بگیریم و به بهانه عید خریدهای اضافی(لباس، کفش، وسایل خونه، گل مصنوعی!!! و ….) نکنیم.
:)) امان از خرید عید…باشه حتما!
وااای!من از خونه تکونی به یه دلیل فراریم:هروقت قراره خونه تکونده بشه من یه دعوا یا جروبحث اساسی با بابا دارم.هیچی رو نمیذاره دور بریزیم.چیزایی هستن که خیلی به درد نخورن و بابا 4-5سال یا بیشتره که نگهش داشته.چون معتقده یا تعمیر میشه یا طبق اون ضرب المثل قدیمیه هرچیز نا به کار روزی آید به کار که به نظر من ضرب المثل مزخرفیه به کار میاد.البته ما همیشه یواشکی اون چیزارو دور میریزیم.اما اگه لطف کنی و راهکار های عملی برای راضی کردن پدر و مادرای مقاوم بدی عالییییییی میشه.
پست همخونه ها رو خوندی عارفه جون؟ توی وبلاگت دیدم که خوابگاه بودی! فکر کن بابا هم یک هم اتاقی خوابگاه هستند. اگر چیزی مال ایشونه یا مشترکه، باید نظرشون رو لحاظ کنید. تمرکزت رو بگذار روی وسایل خودت 🙂
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام عارفه خانوم
فکر می کنم اغلب ما خوب می دونیم چطوری باید خونه تکونی کرد
من دوست دارم راجع به خونه تکونی دلهامون بنویسی
راجع به تر و تمیز نگه داشتن اونا
بی کینه و بی غل و غش
راجع به شادابی حقیقی که در بخشش موج می زنه
راجع به اینکه قلب ها نباید مینیمال باشن
باید بزرگ بزرگ باشن
اما حتی قلب هم شلوغ و پلوغش خوب نیس، هوم؟!
سلام عزیزم…اون موضوع هم مهم هست، باهات موافقم. ولی من هم خودم در موردش خیلی کارم درست نیست، هم اینکه فکر می کنم بر خلاف دکوراسیون و طراحی خونه که میشه با پیشنهاد از بیرون به اصلاحش کمک کرد، این جور چیزها باید از درونمون میل به اصلاحش بیاد و راهش رو هم خود هر کسی برای خودش بهتر از بقیه بلده.
در مورد ادامه دادن اون صد چیز هم خیلی موافقم! خییلی! : )
باشه حتما 🙂