همه میدانیم که ضعف در برنامه ریزی و مدیریت زمان، میتواند مشکلات فراوانی را برای ما ایجاد کند؛
البته گاهی هم به اشتباه، چالشها و مسائل دیگر خود را به ضعف در مدیریت زمان نسبت میدهیم.
مهمترین نکتهای که در مجموعه درسهای مدیریت زمان، و نظم شخصی خواهیم آموخت این است که مدیریت زمان، یک عنوان بسیار عمومی است که میتواند مجموعهی گستردهای از چالشها، مهارتها و مسائل را شامل شود.
بسیاری از کسانی که معتقدند در مدیریت زمان ضعف دارند
ممکن است مشکلات و چالشهای دیگری داشته باشند
که در نهایت خود را در قالب ضعف در مدیریت زمان، بروز میدهد.
خطر رواج بیش از حد برخی نامها و اصطلاحات
دوست روانشناسی میگفت: وقتی به حرفهای مراجعین خودم فکر میکنم، احساس میکنم عمدهی مردم، صرفاً دو مشکل جدی را در حوزههای ذهنی و رفتاری به رسمیت میشناسند: افسردگی و بیش فعالی.
بسیاری از مراجعین در توصیف خود یا دیگری به سادگی اعلام میکنند که: «من هیچ مشکل خاصی ندارم؛ فقط افسردگی زندگی من را خراب کرده».
یا اینکه میگویند: «دوست / همسر / همکار من، بیش فعال است».
اینکه دو یا چند مشکل را بزرگتر و جدیتر از سایر ضعفها و مشکلات ببینیم، ممکن است ما را به سمت یافتنِ راهکار برای یک مسئلهی اشتباه سوق دهد.
رویاهای بزرگ و هدف گذاری غیرواقعی
برخی از ما به دلیل رویاهای بزرگی که در سر داریم، احساس میکنیم به کمبود زمان گرفتار شدهایم
وقتی که تصمیم میگیریم به یک انسان بزرگ تبدیل شویم.
وقتی به غولهای صنعت و اقتصاد ایران و جهان فکر می کنیم.
وقتی میخواهیم تاثیری ماندگار از خودمان در حوزه علم و دانش و فرهنگ و هنر به جا بگذاریم.
یکی از اولین چیزهایی که به خاطر میآوریم محدودیت زمان است.
خصوصاً اگر به سن خودمان فکر کنیم و احساس کنیم،
تا این نقطه که هم اکنون آمدهایم، به اندازهی کافی از عمر و وقت خودمان استفاده نکرده ایم.